شک، اطمینان، تصمیم

ساخت وبلاگ

این روزها حسی رو تجربه میکنم که کسی قادر به درکشنیست مگر اینکه در شرایطی اینچنین قرار گرفته باشه..

من علی رقم کشش و دلبستگی، علی رقم وقت و زمانی که صرف شد و خاطراتی که به این واسطه ایجاد شد و حرفی که بین اطرافیان پخش شد مجبورم که ...

همه چیز را بگذارم و بگذرم چون صلاح اینه..

گریه نکردم.. حتی جلوی بغضم رو گرفتم..

به ظاهر خندیدم و به روی خودم نیاوردم تا کسی از آشوب درونم چیزی نفهمه..

نمیدونم چقدر طول میکشه تا ترمیم بشم..

تا از یاد ببرم..

تا بشم همون آدم قبلی..

من تنهایی بار سنگینی به دوش کشیدم ..

من تنهایی جنگیدم و شکست خوردم..

و حالاروبروی من، من ایستاده که جنگ با او بی معناس..

پ.ن: خدایا راضیم به رضای تو و تسلیمم به امر تو..

پ.ن: خدایا من قصد دل شکستن ندارم.. که میدونی خودم بیشتر شکستم و درد و غمم از شکستن خودم نیس که شکستن او منو زجر میده..

نیازمندیها: صرع ابسنس...
ما را در سایت نیازمندیها: صرع ابسنس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nd-flh بازدید : 148 تاريخ : سه شنبه 4 تير 1398 ساعت: 18:36